قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وسلم : «شعار الناس فى ظلمة يوم القيامه لا اله الاّ اللَّه»
شعار مردم در تاريكى روز قيامت (لا اله الاّ اللَّه) است. (كنزالعمال 39938)
2 - عطشان بودن در قيامت
قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وسلم : «كل من ورد فى القيامة عطشان»
تمام كسانى كه در قيامت وارد مىشوند تشنه هستند . (كنزالعمال 39938)
3 - محشور شدن با كفن در قيامت
«سأل الزنديق ابا عبداللَّهعليه السلام فقال اخبرنى عن الناس يحشرون يوم القيمة عراة. قالعليه السلام بل يحشرون فى اكفانهم قال اَنّى لهم بالاكفان و قد بليت قالعليه السلام انّ الذى احيا ابدانهم جدّد اكفانهم قال من مات بلا كفن قال يستراللَّه عورته بماشاء من عنده قال فيعرضون صفوفاً؟ قال نعم هم يومئذٍ عشرون و مأة صفّ فى عرض الارض»
زنديقى از امام صادق عليه السلام سؤال كرد كه به من خبر دهيد از وضع مردم كه آيا در قيامت برهنه محشور مىشوند؟ حضرت فرمود بلكه در كفنهاى خود محشور مىشوند. او گفت كفنها كه در قبر پوسيده شده است. امام فرمود: خداوندى كه مىتواند بدنهاى مردم را زنده كند مىتواند بر آنها كفن بپوشاند. آن شخص گفت كسانى كه بدون كفن دفن شدهاند؟ حضرت فرمود به آنچه كه بخواهد آن را مىپوشاند. پرسيد آيا در صفها محشور مىشوند؟ فرمود آرى در صد و بيست صف محشور مىشوند . (بحار 7 / 109)
4 - متذكر شدن به تمام اعمال در قيامت
قال الصادقعليه السلام: «يذكر العبد جميع ما عمل و ماكتب عليه حتى كانّه فعله تلك الساعة فلذلك قالوا (يا ويلتنا مالهذا الكتاب لايغادر صغيرة و لا كبيرة الاّ احصيها»
(در روز قيامت) انسان تمام اعمالى را كه انجام داده به ياد مىآورد گويا تمام آنها را در آن ساعت انجام داده است، از اين رو گويند اى واى بر ما چيست اين نامه عمل كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فروگذار نكرده است . (تفسير صافى / 281)
5 - پشيمانى در قيامت
قال الصادقعليه السلام : «يابن مسعود اكثر من الصالحات و البرّ فانّ المحسن والميسىء يندمان يقول المحسن يا ليتنى ازددت من الحسنات و يقول المسيئى قصرّت و تصديق ذلك قوله تعالى «و لا اقسم بالنفس اللوّامة» »
اى پسر مسعود! اعمال صالح و نيك را زياد انجام بده زيرا در قيامت نيكوكار و بدكار هردو پشيمان مىشوند. نيكوكار گويد اى كاش كارهاى نيك را زياد انجام داده بودم و بدكار گويد كوتاهى كردم و دليل بر اين مطلب آيه شريفهاى است كه سوگند ياد مىكند كه هر انسانى خود را سرزنش مىكند (مكارمالاخلاق /353)
6 - گريان بودن در قيامت
قال الباقرعليه السلام: «كل عين باكية يوم القيمه غير ثلاث عين سهرت فى سبيلاللَّه و عين فاضت من خشية اللَّه و عين غضّت عن محارم اللَّه»
هر چشمى در روز قيامت گريان است غير از سه چشم - چشمى كه در راه خدا بيدار بماند و چشمى كه از ترس خداوند گريان شود و چشمى كه از حرام الهى چشم پوشى كند. (بحار/7/195)
7 - ظهور فقر و غنا در صحنه قيامت
قال علىعليه السلام : «الفقر و الغنى بعد العرض على اللَّه»
معيار فقر و ثروت بعد از عرضه به خداوند در قيامت است . (نهجالبلاغه/حكمت 252)
8 - امنيت در قيامت
قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وسلم : «اربع من كنّ فيه امن يوم الفزع الاكبر اذا عمل شيئاً قال الحمد لله و اذا اذنب ذنباً قال استغفراللَّه و اذا اصابته مصيبة قال انا لله و انا اليه راجعون و اذا كانت له حاجة سأل ربّه...»
هركس چهار امر در او باشد، از فزع بزرگ قيامت در امان است، كسى كه وقتى عملى را انجام مىدهد خدا را شكر كند و هرگاه گناهى انجام مىدهد از خدا طلب آمرزش كند و زمانى كه مصيبتى به او برسد جمله (انا للَّه و انّا اليه راجعون) را بگويد و هرگاه حاجتى داشته باشد از خداوند بخواهد.
(تنبيهالخواطر/2/237)
9 - مواقف مختلف در قيامت
قال الصادقعليه السلام: الا فحاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا فانّ فى القيامة خمسين موقفاً كل موقف مثل الف سنة ممّا تعدوّن ثم تلاهذه الآيه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنة» امام صادقعليه السلام فرمود: به حساب نفس خود برسيد قبل از آنكه محاسبه شويد، به درستى كه در قيامت پنجاه موقف وجود دارد كه هر موقف آن هزار سال به طول مىانجامد، بعد آيه شريفه را تلاوت فرمودند. (بحار/7/126)
10 - سبك بودن حساب براى مؤمن
قيل يا رسولاللَّه... ما اطول هذا اليوم فقال والذى نفس محمد بيده انّه ليستخّف على المؤمن حتى يكون اخفّ عليه من صلاة مكتوبة يصلّيها فى الدنيا»
از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم پرسيدند چقدر روز قيامت روز طولانى است؟ فرمود سوگند به كسى كه جان محمد در دست اوست روز قيامت بر مؤمن آسانتر است از يك نماز واجبى كه انسان در دنيا به جا مىآورد. (بحار7/123)
اشاره
شخصى از سلمان پرسيد: تو كه هستى و چه هستى؟ سلمان فرمود: در ابتداء من و تو نطفه بوديم و در پايان عمر مردار خواهيم شد.
و در روز قيامت وقتى كه ميزانها نصب مىشود هر كس ميزان اعمال او سنگين باشد اهل كرامت است و هر كس ميزان اعمالش سبك باشد لئيم خواهد بود. (نورالثقلين/5/660)